• سه شنبه 4 دی 03


مطالب فاطمیه ۹۸ -(تابوت)

577

وَ عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ‏ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه قَالَتْ لِأَسْمَاءَ إِنِّي قَدِ اسْتَقْبَحْتُ مَا يُصْنَعُ بِالنِّسَاءِ أَنَّهُ يُطْرَحُ عَلَى الْمَرْأَةِ الثَّوْبُ فَيَصِفُهَا لِمَنْ رَأَى فَقَالَتْ أَسْمَاءُ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا أُرِيكِ شَيْئاً رَأَيْتُهُ بِأَرْضِ الْحَبَشَةِ قَالَ فَدَعَتْ بِجَرِيدَةٍ رَطْبَةٍ فَحَسَّنَتْهَا ثُمَّ طَرَحَتْ عَلَيْهَا ثَوْباً فَقَالَتْ فَاطِمَةُ سَلامُ الله عَلَیها مَا أَحْسَنَ هَذَا وَ أَجْمَلَهُ لَا تُعْرَفُ بِهِ الْمَرْأَةُ مِنَ الرَّجُلِ قَالَ قَالَتْ فَاطِمَةُ فَإِذَا مِتُّ فَاغْسِلِينِي أَنْتِ وَ لَا يَدْخُلَنَّ عَلَيَّ أَحَدٌ فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ سَلامُ الله عَلَیها جَاءَتْ عَائِشَةُ تَدْخُلُ عَلَيْهَا فَقَالَتْ أَسْمَاءُ لَا تَدْخُلِي فَكَلَّمَتْ عَائِشَة أَبَابَكْرٍ فَقَالَتْ إِنَّ هَذِهِ الْخَثْعَمِيَّةَ تَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ قَدْ جَعَلَتْ لَهَا مِثْلَ هَوْدَجِ الْعَرُوسِ فَقَالَتْ أَسْمَاءُ لِأَبِي بَكْرٍ أَمَرَتْنِي أَنْ لَا يَدْخُلَ عَلَيْهَا أَحَدٌ وَ أَرَيْتُهَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُ وَ هِيَ حَيَّةٌ فَأَمَرَتْنِي أَنْ أَصْنَعَ لَهَا ذَلِكَ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ اصْنَعِي مَا أَمَرَتْكِ فَانْصَرَفَ وَ غَسَّلَهَا عَلِيٌّ عَلَیهِ السَّلام وَ أَسْمَاءُ.

 اسماء بنت عمیس نقل می‌کند که فاطمه علیهاسلام دختر رسول خدا به من گفت: من آن چه را بر پیکر زنان به هنگام مرگ می سازند، زشت می انگارم ؛ جامه ای را براو می افکنندکه آن پیکر را بر هر بیننده ای می نمایاند. 
اسماء عرضه داشت: ای دختر رسول خدا! من چیزی را در حبشه دیدم که به شما نشان می دهم.
اسماء چند چوب خواست، آن‌ها را درست کرد و بعد هم پارچه‌ای به روی آن کشید. حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها فرمود: چه چیزی خوبی است. مرده‌ی مرد از زن تشخیص داده نمی‌شود. سپس فرمود: هنگامی‌که من از دنیا رفتم مرا غسل بده و هیچ کس بر من وارد نشود.
هنگامی‌که فاطمه علیهاسلام از دنیا رفت، عایشه آمد تا وارد منزل فاطمه علیهاسلام شود.  اسماء به او گفت: داخل مشو (او را منع کرد).
عایشه به ابوبکر گفت: این زن خثعمی مانع از دیدار ما با دختر رسول خدا می‌شود و برای او چیزی مانند هودج عروس درست کرده است. اسماء به ابوبکر گفت: فاطمه علیها سلام دستور داده که کسی بر او داخل نشودو آن چیزی را که برایش ساختم وقتی زنده بود ، دیده و دستور داد آن را برایش درست کنم.
ابوبکر گفت: آن چه به تو دستور داده انجام بده سپس بازگشت و علی علیه‌السلام و اسماء او را غسل دادند.

منابع:
بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۹۰
برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۰

  • شنبه
  • 5
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 9:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران