علی مرتضی در غم نشسته
ز داغ همسر پهلو شکسته
علی کنار قبر تو نشسته
به یاد تو دخیل گریه بسته
کنار قبرت علی بی تاب شد
زسوز داغ غم تو آب شد
ای مونس و حبیبم
بعد از تو من غریبم
شهر مدینه شده کرب وبلا
گشته عزادار غمت مرتضی
خون به دل حیدر کرار شد
ز داغ فاطمه عزادار شد
حیدر زغم جان بر لب است
گریان مادر زینب است
شال عزا به گردن حیدر است
ذکر حسین و حسنش مادر است
کجا گیرم سراغت
حسین سوزدزداغت
خم شده بی تو کمرم فاطمه
خون شده از غم جگرم فاطمه
فاطمه جان ای مه تابان من
داغ تو آتش زده بر جان من
علی کنار بدنت پیر شد
ز سوز داغ تو زمین گیر شد
صبر علی بی تو دگر کم شده
بنگر به حالم کمرم خم شده
صبر علی کم شده
قامت من خم شده
از داغ تو در محنم فاطمه
فکر حسین و حسنم فاطمه
بزم عزا شده همه مدینه
در ماتم زهرای بی قرینه
مدینه بی فاطمه بی صفا شد
خون به دل علی مرتضی شد
خون به دل حیدر کرار شد
نور دوعین تو عزادار شد
پشت و پناه حیدری فاطمه
شهیده ی پشت دری فاطمه
خانه ی حیدر شده ماتم سرا
خون شده قلب همه ی انبیا
زینب تو خانه داری می کند
از غم تو سوگواری میکند
پهلو شکسته همسرم
خم شد ز داغت کمرم
ای نور دل حضرت حیدر به کجایی
شد وقت جدایی(۲)
دارد علی از سوز غمت شور و نوایی
شد وقت جدایی(۲)
- شنبه
- 5
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 11:1
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه