• یکشنبه 4 آذر 03

 حسن لطفی

متن شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(ای کاش آه عمرِ مرا سر بیاوَرَد)

834

ای کاش آه عمرِ مرا سر بیاوَرَد
یا یار رفته را دمِ آخر بیاوَرَد

ای کاش باز پا شود اینبار فاطمه 
آبی برای شستنِ حیدر بیاوَرَد

ای کاش ردِ خونِ تو می‌شُست فضه‌ات
یا محرمی به خانه‌ی من در بیاوَرَد

آتش گرفته لانه‌ام و هیچکس که نیست
مرحم برای زخمِ کبوتر بیاوَرَد

دیدی چگونه جفتِ مرا بی هوا زدن 
بالت شکست داد مرا در بیاوَرَد

من چند بار شسته‌ام هم نیامده 
ای وای اگر که زخمِ تو سر بر بیاوَرَد

در زیرِ نورِ ماه کبودیت دیدنی است
باید که فضه چادر و معجر بیاوَرَد

این یک کفن کم است جراحات خونی است
باید که چند تکه‌ی دیگر بیاوَرَد

رفته حسن به گریه که سلمان خبر کند
تا او مرا به دوشِ ابوذر بیاوَرَد

غرق تَرَک تویی و به جبریل گفته‌ام
تابوت را چو ابر روی پَر بیاورد

آهسته میروی به رویِ بالِ جبرئیل
تاکه تو را کنارِ پیمبر بیاوَرَد

من که توان نداشتم ای کاش دستِ او
این میخ را زِ پهلوی تو در بیاوَرَد

(حسن لطفی ۹۸/۱۱/۰۹)

  • پنج شنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 9:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران