براى دفن مومن / خيلى روايتا از
كل ائمه داريم
بايد كفن رو باز كرد / تا صورتو به سمت
قبله رو خاک بذاريم
اى واى اى واى * اونكه كفن نداره
تكليف چيه برا اون * كه سر به تن نداره
بايد پرسيد * از دل خون سجاد
اون وقتى كه چشاش به * گلوى پاره افتاد ۲
اى تشنه لب ، جانم حسين حسين جان ۳
روضه ى باز مى خوند و / يكى يكى رگارو
به روى خاكا مى چيد
نشونه هاى ردِ / خنجر كُند و روى
گلوى بابا مى ديد
اى واى اى واى * مى گفت با غصه و درد
اينطورى كه نبايد * ذبحى رو قربونى كرد
اى واى اى واى * اى شاه سربريده
بريدن سر تو * معلومه طول كشيده ۲
اى تشنه لب ، جانم حسين حسين جان ۳
- پنج شنبه
- 10
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 10:16
- نوشته شده توسط
- سید محمد حسینی
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه