تو فاطمه ام البنینی
هست امیرالمومنینی
ای جان تقوا روح احساس
عطروبوی باغ گل یاس
جان علی مادر عباس
یامرتضی آجرک الله(۳)
ای زینت شهر مدینه
حبت نهاده حق به سینه
مرقد پاک تو بهشتم
مهرت عجین با سرنوشتم
نامت روی قلبم نوشتم
یامرتضی آجرک الله
بقیع زتوصفاگرفته
شمیم کربلا گرفته
توصاحب قدر رفیعی
تو زینت خاک بقیعی
بر شیعه در محشر شفیعی
یامرتضی آجرک الله
قلب همه عالم شکسته
مدینه در ماتم نشسته
راحت شدی از رنج و غمها
امشب روی به سوی عقبا
تومیشوی مهمان زهرا
یامرتضی آجرک الله
بشنیده ای از ظلم وکینه
شهید شد ماه مدینه
سقای دشت کربلا شد
جانش به راه دین فدا شد
دستان عباست جدا شد
یا مرتضی آجرک الله
شنیده ای آتش به خیمه
ندیده ای سرها به نیزه
نامردمان از بسکه پستند
از آل پیغمبر گسستند
فرق ابوالفضلت شکستند
یا مرتضی آجرک الله
تمام عمر در شور و شینی
یاد غم و داغ حسینی
آتش به جان خود خریدند
پرده ی حرمت را دریدند
سر حسینت را بریدند
یا مرتضی آجرک الله
شنیده ای که ظالمانه
زدند به طفلان تازیانه
ندیدی آنها را محک زد
بر زخمشان هردم نمک زد
زینب و طفلان را کتک زد
یا مرتضی آجرک الله
شنیده ای ،ای نور دیده
جسم حسین در خون تپیده
پیکر سالار شهیدان
در کربلا از ظلم عدوان
شد پایمال سم اسبان
یا مرتضی آجرک الله
- پنج شنبه
- 10
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 10:31
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه