• سه شنبه 15 آبان 03

 رضا یعقوبیان

متن شعر ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(مشب دوباره عاشقان نور خدا شدجلوه گر )

445

امشب دوباره عاشقان نور خدا شدجلوه گر
 از لطف خلاق مبین نخل ولاداده ثمر
 بنت خویلددرشعف دارد به دامانش قمر
 از نسل پیغمبر بود اسطوره و فخر بشر 
!ای عاشقان ای عاشقان ام ابیها آمده 
داده منادی این ندا،زهرا به دنیا آمده

 امشب زبیت مصطفی دخت پیمبر آمده
 معنی و آیات خدا ،تفسیر کوثر آمده 
بنت الخدیجه فاطمه، هم کفو حیدر آمده 
محبوبه ی ذات خدا، زهرای اطهر آمده
 مکه زیمن مقدم این گل چنان گلشن شده
 چشم و دل پیغمبر از دیدار او روشن شده

 درهای رحمت ازسوی خلاق سرمدواشده
 امشب به بیت مصطفی شوروشعف برپاشده 
زینت فضای این جهان ماه روی زهرا شده
 از مقدم این نور پاک عالم عجب زیبا شده
 اای اهل عالم بنگرید، نور از سما آمد پدید
 اسطوره ی صبر وحیا، هستی پیغمبر رسید

 پیک الهی آورد، پیغام خلاق مبین
 تبریک گو نازل شده، بر رحمه اللعالمین
 نورخدایی جلوه‌گر ،گردیده بر روی زمین 
زهرای اطهر آمده ،کفو امیرالمومنین
 منصوره و صدیقه و انسیة الحورا رسید
 ام الائمه، فاطمه، مرضیه وزهرا رسید

 امشب زمین وآسمان گردیده گلریزان حور
مکه شده از مقدم این مه چنان وادی طور
نور الانور آمده تفسیر کوثر ،فجر و نور
 با دیدن زهرای خود قلب خدیجه در سرور 
ختم رسالت می زند لبخند بررخساره اش
 گلبوسه بردارد خدیجه از رخ مهپاره اش 

ین نورحی سرمدی،ماه جمالش چون نبی است
 ممدوحه ی پیغمبر و علم وکمالش چون نبی است
 در بین عالم فاطمه جاه و جلالش چون نبی است
 درجود و ایثار و سخا خوی و خصالش چون نبی است 
شمس الضحی بدرالدجی شافع به روزمحشراست 
محبوبه ی حی مبین،اودخترپیغمبراست

 بابذل جان وهستیت دین خدامرهون توست
 تاعرصه ی روزجزاهرشیعه ای مدیون توست
 ای جان فدای راه دین، مولا علی ممنون توست
 رضوان و جنات خدا،یا فاطمه مفتون توست

چون حیدروپیغمبراست،جودوسخایت فاطمه
شدشامل اهل ولا،لطف وعطایت فاطمه

 بار دگر گردیده ام ،شرمنده ی احسان تو
 مولاتنایا فاطمه ،امشب منم مهمان تو 
ازلطف خاص کبریا،بنشسته ام برخوان تو 
ای نورچشم مصطفی، دست من ودامان تو
 ازلطف وجودومرحمت،دادی مرا امشب پناه
 بر این گدای روسیه، یا فاطمه بنما نگاه

 از کودکی خویشتن، هستم گدایت فاطمه
 ای غمگسار مرتضی  جانم فدایت فاطمه
 عمری منم شرمنده ی، لطف وعطایت فاطمه 
شهر دل انگیز نبی ،دارالشفایت فاطمه 
مهر وولایت داده بر ،من فاطمه 
جان آبرو دیدار کوی تو بود، بر من همیشه آرزو

 ای زینت شهر نبی ،عالم همه شرمنده ات
 بااین همه جودوسخا،خوبان عالم بنده ات 
غم از دل عالم برد، یا فاطمه گل خنده ات
 عیدی عطاکن ازکرم ،باخصلت بخشنده ات
 هستم(رضا)خاک درت ،بانو نیم بیگانه ات
 عبد گرفتار تو و،هستم گدای خانه ات

  • یکشنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 9:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران