• دوشنبه 3 دی 03

 رضا یعقوبیان

متن شعر ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها -(ای عاشقان در بیستم ماه جمادی )

706

ای عاشقان در بیستم ماه جمادی 
بر لب بود از لطف حق لبخند شادی
 این نکته را گویدز شادی هر منادی
 آمد ز ره بر اهل دل منجی و هادی
         امشب در عالم دختر پیغمبرآمد
    دخت خدیجه بر علی همسنگر آمد

 امشب ز الطاف خدای حی سرمد 
برپا شده در هر کجا شادی بی حد
 سر زد گلی از بوستان آل احمد 
محو گل رخساراوگشته محمد(ص)
 شامل براین عالم شده الطاف یزدان
 آمد ز بیت مصطفی خورشید تابان

 امشب خدیجه مادرش غرق سرور است بیت محمد غرق در شادی و شور است
 مکه زیمن مقدمش دریای نور است
 چشم حسودان ولایت کور کور است
 امشب نبی چشم از رخ او بر ندارد
 از یمن او از سوی حق رحمت ببارد

 امشب در رحمت به روی خلق واشد
 تفسیر کوثر،نور و فجرو اهل اتی شد
 پیغمبر اکرم ز بند غم رها شد 
بر مصطفی از سوی حق کوثر عطا شد
 نخل رسالت از کرامت پرثمرشد
 پربار نخل دین حق از این شجر شد

 خورشید عالمتاب دین آمد خوش آمد هستی ختم المرسلین آمد خوش آمد
 جان امیرالمومنین آمد خوش آمد
 بر شیعیان حبل‌المتین آمد خوش آمد
 مکه زیمن مقدمش گلشن شدامشب
 عالم ز نور روی او روشن شد امشب 

بیت نبی روشن شد از نور جمالش 
مادر شده با خنده ای محو کمالش 
بالاتر از مریم بود جاه و جلالش
 چون رحمه اللعالمین خوی وخصالش روشن شده امشب زمین زین ماهپاره
 از آسمان در مقدمش ریزد ستاره

 شام سیه رفت از جهان آمد سپیده 
روز ولادت روز مادر روز عیده 
آمد در این عالم به احمد نوردیده 
زهرا گل پیغمبر اکرم رسیده
 او مادر عصمت گل گلزار دین است
 اومونس و یار امیرالمومنین است 

روشن همه عالم شده از نور رویش 
لبریز گشته این جهان از عطروبویش همچون خدیجه مادرش خلق نکویش دست خلایق تا صف محشر بسویش 
اینکه عیان است وچه حاجت بربیان است او مهربان مهربانان جهان است

 تو بر پیمبر فاطمه ریحانه هستی 
تو بر خدیجه مادرت دردانه هستی
 تو زینت هر بیت و هر کاشانه هستی
 حیدر بود جان و توهم جانانه هستی
 تو چون خداوند مبین مشکل گشایی
 هم این جهان هم آن سرا امید مایی

 محبوبه ی خلاق داور فاطمه جان 
ای همسر والای حیدر فاطمه جان
 ای شافع صحرای محشر فاطمه جان 
نازد به تو شخص پیمبر فاطمه جان 
ام ابیها دخت ختم المرسلینی
 در بین مادر های عالم بی قرینی

 بر شیعیان مرتضی یارو حبیبی 
بر درد بی درمان، تو دارو و طبیبی
 گرچه میان خلق این عالم غریبی
 بهر شفاعت روز محشر بی شکیبی
 از بسکه داری بر همه لطف و کرامت
 تو دستگیری می کنی روز قیامت

 امشب دوباره گشته ام مهمان زهرا
 بنشسته ام از لطف حق بر خوان زهرا
 شرمنده ام تا محشر از احسان زهرا
 امشب بود دست من و دامان زهرا 
بر من عطا کن از کرم عیدی میلاد
 تا گردد این قلب شکسته از غم آزاد

 از بسکه شادم با ولایت مست مستم
 درهای غم را بر رویم از پیش بستم
 در محفل شادی آل الله نشستم 
باشد عزیز مصطفی سوی تو دستم
 ایکه تو هستی تا به محشر تکیه گاهم
 امشب به حق زینبت بنما نگاهم

 من ذره ای هستم تویی ماه منیرم
 تو مادر من هستی و حیدر امیرم
 از کودکی در دام عشق تو اسیرم
 امشب دوباره آمدم عیدی بگیرم
 با یک نگاه مرحمت دردم دوا کن
 مادر بیا امشب برای من دعا کن

 تو هر گره وا می کنی با یک نگاهت
 هر چشم بینا می کنی با یک نگاهت
 هر قطره دریا می کنی با یک نگاهت
 اهل تولامی کنی با یک نگاهت
 بعد از خدا دیگر کسی جز تو ندارم
 امشب نگاهی کن تو بر این حال زارم

 داده خدا از لطف خود بر من سعادت
 دل بسته ام بر تو من از روز ولادت
 دارم ز الطاف خدا بر تو ارادت 
سائل شدن بر خانه‌ات گردیده عادت 
امشب نگاهی کن ز رحمت بر دل من
 با یک نگاه تو شود حل مشکل من 

مهر وولای تو بود گنج و دفینه 
عشق شماهدیه زخلاق مبینه
 قبرنهان و مخفیت باشد به سینه 
دارم دلی آکنده از عشق مدینه
 در آرزوی دیدن خاک بقیعم 
گردی به روزواهمه مادر شفیعم

 من بنده ی درگاه خلاق مبینم 
عبد و غلام دخت خیرالمرسلینم 
من از محبان امیرالمومنینم
 مهرو ولای مرتضی گردیده دینم
 هستم(رضا) و شامل لطف خدایم 
ریزه خور خوان شهید کربلایم

  • یکشنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 9:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 442.34 KB
تعداد بازپخش 17
تاریخ بارگذاری یکشنبه 13 بهمن 1398 09:14

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران