من از هجران تو افسرده حالم
بگو اندر فراقت چون ننالم؟
بگریم در دل شبها به یادت
چو آیی لحظه ای اندر خیالم
*
بجز تو همدهی زهرا ندارم
سرم بر چاه غربت می گذارم
چو بینم باز آن دیوار و در را
رود از کف همه صبر و قرارم
*
ببین زینب شده بانوی خانه
کند گیسوی اطفال تو شانه
ولی تا آنکه بیند چادرت را
دلش با یاد تو گیرد بهانه
*
دل شب آمد آوای حسینت
زجا برخواست زهرا نور عینت
صدا میزد که مادر جرعه آبی
نبودی، خواب رفت جانا حسینت
*
حسن در گوشه ای هر دم نشیند
دو زانو را به آغوشش بگیرد
بگوید زیر لب ای وای مادر...
بترسم از غمت زهرا، بمیرد
*
بود آوای من زهرای من، آه
پس از تو سر کنم اندر دل چاه
بگویم همسرم تازه جوان بود
ز سیلی گشت نیلی روی آن ماه
(به سبک دشتی خوانده شود)
- چهارشنبه
- 16
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 12:3
- نوشته شده توسط
- عادل لاله چینی
- شاعر:
-
عادل لاله چینی
ارسال دیدگاه