خمارباده عشقم،خمارجامی که
بُوَد زِ میکده ی حق،همان خدایی که
نموده خلقت احمد،رسول و شاهی که
بُوَد برادر حیدر،همان امامی که
کندشفاعت خلقت،به ذکر نامی که
بُوَد تمامی هستش و ذکر او زهراست
*
قسم بر آیه ی قرآن که خالق یکتا
نکرده خلقت عالم و کل ما فیها
مگر برای محمد،پیمبر والا
و گشته خلفت احمد، به خاطر مولا
وآنکه شد سبب این دو نور بی همتا
قسم به ذات خداوند که حضرت زهراست
*
نگر به قدر ومقام و جلال این دختر
که شدزشان و ز رتبت به باب خود مادر
وبوده قدرتِ بازوی شیرحق حیدر
و حق بگفته مدیحش به سوره کوثر
کسی که دشمن او شد؛یقین بُوَد ابتر
یقین که لیله ی قدر رسول حق زهراست
*
حسن کریم دوعالم اگر کرم دارد
زجود و بخشش مادر نکو ثمر دارد
حسین اگرکه چنین غیرت و شرف دارد
زشیر مادر خود،خون میان رگ دارد
در این جهان چه کسی مثل زینبش دارد
یگانه مادر گلها در این جهان زهراست
*
تویی که بر همه حاجات شیعیان بابی
تویی که فخر خدا در میان محرابی
به شام تیره ی ظلمت یگانه مهتابی
زغربت و غم مولا همیشه بیتابی
تو اسوه ای زشجاعت برای اربابی
تمام جلوه ی زینب به کربلا زهراست
*
نشسته ام سر راهت زمرحمت نگهی
چه می شود که جواب گدای خود بدهی
بیایی و به دوچشمم قدوم خود بنهی
زخُمّ عشق ولایت دهی به من قدحی
که از آن فقط به مریدان مرتضی بدهی
یقین که ساقی عشق علی فقط زهراست- جمعه
- 25
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 21:16
- نوشته شده توسط
- عادل لاله چینی
- شاعر:
-
عادل لاله چینی
ارسال دیدگاه