ای گل گلشن خاتم المرسلین
دخت زهرایی و امیر المومنین
ای گل گلزار ولا کلثوم
یاوری بر خون خدا کلثوم
حضرت کلثوم(۴)
یاد دشت جنون گرچه جان برلبی
یاد آن غرق خون همچنان زینبی
با دل خون رفتی از این دنیا
منتظر از بهر تو شد زهرا
حضرت کلثوم
در دل ما همه بزم ماتم توست
همه عمر کار ما گریه در غم توست
همه عالم شد در غمت گریان
برتو نالانیم با دل سوزان
حضرت کلثوم
تو با اهل حرم دیده ای کربلا
شده با تو عجین رنج و درد و بلا
با وجودی که غربتش دیدند
همه گلهای اوزکین چیدند
حضرت کلثوم
دیده ای غرق خون گل لیلا شده
پیکر پاک او اربا اربا شده
گل او را از شاخه اش چیدند
دور جسم او همه خندیدند
حضرت کلثوم
دیده ای توحسین قامتش خم شده
به کنار علی صبراو کم شده
دیده ای مولا خون جگر گشته
یوسف زهرا بی پسر گشته
حضرت کلثوم
روی دست حسین دیده ای اصغرش
غرق خون پیکرش پاره شدحنجرش
حرمله زد از روبروی او
تیر سه شعبه بر گلوی او
حضرت کلثوم
دیدی عباس تو شد قلم دست او
شد فدایی دین همه ی هست او
دیده ای تو ای گل خیرالناس
روی خاک افتادپیکر عباس
حضرت کلثوم
دیده ای دشمنش حرمتش را درید
سرپاک حسین را ز کینه برید
دیده ای تو با جگر سوزان
پیکر او زیر سم اسبان
حضرت کلثوم
- چهارشنبه
- 30
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 15:50
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه