بند اول
مظلوم امام هادی
مسموم امام هادی
آتیش گرفته جگرم
میسوزه از پا تا سرم
بالا نمیاد نفسم
میسوزه چشمای ترم
آتیش گرفته بدنم
میریزه خون از دهنم
بالا نمیاد نفسم
روضه خون بی کفنم
قلبم و پاره،کرده زهر جفا
زمینگیرم کرد،دشمن بی حیا
برای من شد،سامرا کربلا
(مظلوم امام هادی
مسموم امام هادی)
بند دوم
اومده مادر به برم
میکِشه دست روی سرم
طاقت ندارم ببینم
قد خمیده ی مادرم
اومده با قد کمون
اومده با اشک روون
طاقت ندارم ببینم
رو صورتش داره نشون
قلب منو خون،کرده زهر جفا
دارم میسوزم،از غم کوچه ها
برای من شد،سامرا کربلا
(مظلوم امام هادی
مسموم امام هادی)
بند سوم
تا بردنم بزم شراب
دادن منو خیلی عذاب
به یادم اومد زینب و
شد رو سرم دنیا خراب
همونجا آهی کشیدم
اون بی حیا رو تا دیدم
غیر جسارت بخدا
من اونجا چیزی ندیدم
شکستن اونجا،حرمتم رو اونا
تا مِی تعارف،کرد بهم بی حیا
افتادم اونجا،یاد شام بلا
(مظلوم امام هادی
مسموم امام هادی)
- یکشنبه
- 11
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 19:34
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ابوالفضل محمدی