• جمعه 2 آذر 03

 محسن راحت حق

متن شعر مدح حضرت زینب سلام الله علیها -(با چه حالی ،چه زبانی ز شما دم بزنم ؟)

509

با چه حالی ،چه زبانی ز شما دم بزنم ؟
کمکم کن کمی از صدق و صفا دم بزنم 
شاملِ حالِ منِ زار شده لطفِ خدا.. 
که بیایم ز تو تندیسِ حیا دم بزنم 
سینه را کرده سپر.. آمده ام بلکه ز تو.. 
افضل الناسِ پس از خیر نسا دم بزنم 
مانده ام زینِ ابی یا که علی ؟دخترِ عشق 
مدح تو گویم و از شیرِ خدا دم بزنم 
آرزویم شده بین الحرمین آیم و بعد.. 
از کراماتِ تو در کرببلا دم بزنم 

(وَ خدا بود تو را نورِ جلی خلق نمود) 
(حق تو را زینِ ابیهایِ علی خلق نمود) 

قاصرم ،عاجزم از مدح و ثنایت بخدا
مگر آنکه بنویسم ز عطایت بخدا 
حرمت حصنِ امانی ست که یزدان گفته 
عالم و آدم و افلاک فدایت بخدا 
عزّت و جاه و جلالت همه مکشوف که نیست! 
جملات هر چه خوب است برایت بخدا 
خطبه خوانی تو باعث شده هشیار شوم 
شده بیدار جهانی ز صدایت بخدا 
قابِ عکسِ علی و فاطمه ای بانویِ شهر 
دیده ام گشته غبارِ کفِ پایت بخدا 

(چه بگویم که تعاریفِ تو شامل بشود) 
(با نگاهِ تو مگر حلّ ِ مسائل بشود) 

منِ قطره چه بگویم ز تو ای خواهرِ عشق 
رویِ قلبِ تو نوشته ست خدا:یاورِ عشق 
کربلا پُر شده از نغمه ی احیاگری ات
شده مدیونِ تو این دشتِ بلا! سرورِ عشق 
چادرت چادرِ زهراست پُر از حجب و عفاف 
نَفَست شیر خدایی ست تویی حیدرِ عشق 
خستگی راه ندارد چه کسی مثلِ شماست 
ثبت و ضبط است فقط نامِ تو در دفترِ عشق 
فاتحِ کوفه و شامات شدی مثلِ علی 
جای دارد که بخوانند تو را مادرِ عشق 

(وَ خدا خواست که تو آیت عظما بشوی) 
(با نَفَس هایِ خودت ناجیِ دنیا بشوی) 

  • چهارشنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 11:7
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران