حق لطف دگر بنموده
خانه به علی بگشوده
فاطمه بنت اسد مهمان یزدان شد
زینت بیت خدا خورشیدرخشان شد
جان احمد حیدر آمد(۲)
کعبه شده امشب گلشن
از مقدم حیدر روشن
آمده امشب به دنیا حضرت حیدر
خنده زدبرروی ماهش شخص پیغمبر
جان احمد حیدر آمد
گردیده سه روز مهمانش
شد ریزه خور احسانش
بعد مهمانی زبیت الله برون آید
بر روی دست پیمبر مومنون خواند
جان احمد حیدر آمد
این هدیهی حی سرمد
بگرفته در آغوش احمد
بر روی دست پیمبر ،ساقی کوثر
با نگاهش از نبی دل می برد حیدر
جان احمد حیدر آمد
حب علی باشد دینم
شد مذهب من، آیینم
شکرلله من زطفلی حیدری هستم
از همه بگسسته و دل بر علی بستم
جان احمد حیدر آمد
از لطف تو و احسانت
امشب شده ام مهمانت
درسخا و جود و رحمت بی نظیری تو
آمدم تا از کرم دستم بگیری تو
جان احمد حیدر آمد
بنشسته سر خوان تو
دست من و دامان تو
آمدم یا مرتضی من در پناه تو
مستمندم بر تو و نیم نگاه تو
جان احمد حیدر آمد
شد آرزوی من بینم
آیی به سربالینم
هر که از جام ولایت نعمتی دارد
دیدن روی تو حیدر لذتی دارد
جان احمد حیدر آمد
- پنج شنبه
- 15
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 11:46
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه