حضرت زینب ز دنیا
کرده رحلت سوی عقبا
میزند بر سینه و سر
در جنان علی و زهرا
آه و واویلا واویلا(۴)
بر جهان شیعه امشب
ماتم عظما رسیده
جان به جانان داده زینب
مرتضی را نور دیده
آه و واویلا واویلا(۴)
عالمی را غم گرفته
هر دلی ماتم گرفته
اشک دیده بهر داغش
راه چون زمزم گرفته
آه و واویلا واویلا(۴)
ای گل باغ ولایت
زینب و اخت الحسینی
لحظه های آخر عمر
زینبا در شور و شینی
آه و واویلا واویلا (۴)
دیده ای تو پور لیلا
پیکرش شد اربا اربا
در کنار جسم پاکش
قد خمیده گشته بابا
آه و واویلا واویلا(۴)
دیده ای غنچه ی پرپر
کودک شش ماهه اصغر
دیدهای زد حرمله با
تیر کین شد پاره حنجر
آه و واویلا واویلا (۴)
دیده ای ،ای روح احساس
کربلا پرپر گل یاس
دیده ای افتاده از کین
بر زمین دستان عباس
آه و واویلا واویلا(۴)
دیده ای،ای دل شکسته
کربلا باحال خسته
دشمن قرآن و عترت
شمر روی سینه نشسته
آه و واویلا واویلا (۴)
دیده ای در روز عاشور
حرمت او را دریدند
از قفا در بین گودال
راس پاک او بریدند
آه و واویلا واویلا(۴)
دیدهای بعد از حسینت
زدعدو آتش به خیمه
بر زمین جسم شهیدان
رفته سرها روی نیزه
آه و واویلا واویلا(۴)
- شنبه
- 17
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 14:3
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه