قرار شد که بیایی چراغ دین بشوی
به روی چمبر ایمان ودین نگین بشوی
شکفتن تو خبر برهمه جهان داده است
که دلنوازترین گل به باغ دین شوی
خدا تو را به حرم میهمان خود فرمود
که محرم حرم رب العالمین بشوی
تو لب به خواندن قرآن گشودی و دیدند
که آمدی نفس ختم مرسلین بشوی
تو آمدی که به راه تجلی اسلام
امین ومحرم پیغمبر امین بشوی
رسیده ای زجنان تا برای اهل یقین
شکوفه بارترین گلشن یقین بشوی
سعادتی است برای بشر که چندین سال
چنین بیایی ومهمان درزمین بشوی
تو آمدی که به باغ شرافت وتوحید
نسیم مرحمت رحمت آفرین بشوی
کلید باغ بهشت است درکفت اما
بناست ساکن کاشانه ای گلین بشوی
پس ازپیمبر رحمت ترا خدا می خواست
امیر ملک تمامی مسلمین بشوی
به قاف منزلت تو نمی رسد جبرئیل
خدا اراده نموده که بی قرین بشوی
قسم به جلوۀ تقوا که آمدی مولا
طلایه دار سحرگاه متقین بشوی
اراده کرد خدا تا یدالهش باشی
که دست لطف الهی در آستین بشوی
«وفایی» از سر اخلاص آرزو دارد
شفیع اهل یقین روز واپسین بشوی
- سه شنبه
- 20
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 10:24
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه