مادرم فاطمه بنگر حال من
بنگر چه گذشت برمن وآل من
از مدینه رفت نورعین تو
زینب و کلثوم و حسین تو
مادر ای مادر(۴)
زین همه ظلم وکین خون شده دل من سوزد ازغصه ها همه حاصل من رهسپارم با همه ی اصحاب
مادر مظلومه مرا دریاب
مادرای مادر
گل ختم رسل خون شده جگرم
از مدینه روم همره اکبرم
در کنار قبر تو بنشستم
از مدینه رخت سفر بستم
مادر ای مادر
مادر من رسید جان من برلبم
از کنارت روم همره زینبم
دشمنم بشکست از حسین حرمت
میروم مادر به سوی غربت
مادر ای مادر
بنگر حال من مادر ای نور عین
شده باغم عجین سرنوشت حسین
گرچه گردم از تو جدا مادر
میروم سوی کربلا مادر
مادرای مادر
- دوشنبه
- 26
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 19:25
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه