• دوشنبه 3 دی 03


شعر شب عاشورا (فتاده شورش محشر به دشت كربلا امشب )

3127
4

فتاده شورش محشر به دشت كربلا امشب
دل آل علي باشد به محنت مبتلا امشب
ز يكسو مادري نالان ، به يكسو كودكي گريان
كشند از سوز دل افغان به دشت كربلا امشب
به يكسو كودكي مه وش ، ز بي آبي نموده غش
ز آه تشنگان آتش ، گرفته ماسوي امشب
نشسته زينب اطهر ، گرفته كودكان در بر
فشاند، خون ز چشم تر، به صد شور و نوا امشب
ز سوز سينه طفلان ، شده چشم ملك گريان
دل اهل ولا نالان بود در اين عزا امشب
ابوالفضل آن مهين سرور ، علمدار است بر لشگر
برادر را بود ياور به دشت نينوا امشب
بود مامور آب امشب رود هر سو به تاب و تب
كه شد سقائيش منصب ز شبل مرتضي امشب
مرحوم تمکین کرمانشاهی

  • دوشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 15:38
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران