و باز افسوس فروردین نشد اسفندها باتو
بیا تا وا شود دلهای ما از بندها با تو
زمانش میرسد جایِ غم و اندوهها داریم
فقط لبخندها لبخندها لبخندها با تو
مبارک کُن زمین را و خودت را آفتابی کُن
که در عالم بپیچد آتشِ اسپندها با تو
ببر ما را به شادیهای محض از تلخ کامیها
دلم قرص است شیرین میشود این قندها با تو
تو ما را امتحان کردی و دیدی پایِ تو ماندیم
تو ما را خواندهای محکم شود پیوندها با تو
زمین این روزها غرقِ نشانیهای موعود است
چه نزدیک است میآییم با سربندها باتو
چه دارد خاک ما ایرانیان سهم تو میگردند
و عریان میشود شمشیرِ غیرتمندها با تو
به جان چشم هایت حالِ حَوِل حالنا داریم
"بیا تا راست باشد عاقبت سوگندها" با تو
(حسن لطفی ۹۹/۰۱/۰۱)
"قیصر امین پور
- جمعه
- 1
- فروردین
- 1399
- ساعت
- 23:44
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسن لطفی
ارسال دیدگاه