• جمعه 2 آذر 03


متن شعر شهادت سردار سلیمانی -(باز مائیم و دل و داغ عزیزان که مپرس )

557

باز مائیم و دل و داغ عزیزان که مپرس 
باز خون گشت دل مردم ایران که مپرس 
 
از عراق و یمن و شام پریشان که مگوی 
 از فلسطین و دل مردم لبنان که مپرس 
 
کمر عرش شکسته ست خبر سنگین است 
ماه آن ماه خراسانی ما غمگین است 
 
خبر آمد که سحرگاه سلیمانی رفت 
دست در رطل گران کرده به مهمانی رفت 
 
مایه ی شور و شعف بود خدا می داند 
مرد ایمان و شرف بود خدا می داند 
 
خوش به حالش که درخشیده و نورانی شد 
وبه الطاف خدا تر شد و بارانی شد 
 
در وجودش همه آیات خدا جاری بود 
که چه زیبا و تماشایی و روحانی شد 
 
با دعاها و مناجات و نماز شب خود 
سوخت تا لایق انگشت سلیمانی شد 
 
خوش بنازم به اشدا. علی الکفارش 
بر سر خصم که جوشیده وطوفانی شد 
 
نام او چون کمر مدعیان می شکند 
بر فقیران جهان آیه ی رحمانی شد 
 
میزبان حضرت زهراست مبارک بادش 
خوش به حالش که چنین لایق مهمانی شد 
 
وقت آن است کمی روضه بخوانم حاجی 
……… 
آه از آن لحظه که خورشید ز زین افتاده  
ماه با پیکر زخمی به زمین افتاده 
 
نبض تاریخ و لهوف از ضربان افتاده 
روح تشریح فررات از هیجان افتاده  
 
این جوان کیست که کونین گریبان چاکش 
روز محشر شهدا معتکف ادراکش 
 
خوش به آن لحظه که دست از تن پاک افتادش 
حضرت فاطمه آمد به مبارک بادش 
........ 
 
رفت مردی که دلیران و یلان را سر بود 
یعنی این که همگان دیگر و او دیگر بود 
 
مثل روزی که بهشتی و رجایی رفتند 
بین ما آن همه مردان خدایی رفتند 
 
رفته اند آن همه نیکان همه روئین تن ها 
آن همه گل همه چون احمدی روشن ها 
 
سینه سرخان هوایی همه عاشق پیشه 
شهریاری ها قشقایی و تهرانی ها 
 
شیرمردان همه چون کابلی و جمشیدی 
لشکر سبز خدا لشکر ایرانی ها 
 
عاشقان حرم عمه ی سادات شدند 
باغبانی همدانی و سلیمانی ها 
 
هر چه کشتند علمدار و برادرهامان 
بی شمارند ولی مالک اشترهامان 
 
هر چه کشتند و دریدند جگرهامان را 
پیش چشمان پدر نعش پسرهامان را 
 
مادران شهدایند همان ام وهب 
وسط معرکه انداخته سرهامان را 
 
 
آن قدر سرو سهی سرو و صنوبر داریم 
آن قدر لاله و ریحان معطر داریم 
 
آسمان وسعت پرواز پرنده ست عزیز 
آسمان را تو بگو باز کبوتر داریم 
 
چشم شیطانی سفیانی و صهیونی کور 
چه قدر مرد همین مرد دلاور داریم 
 
تیغ تان را بنوازید که پیکر باقی ست 
نیزه ها را بسپارید که ما سر. داریم 
 
ذوالفقاریم همه تیغ به کف بنهادیم 
چشم تان کور دو صد مالک اشتر داریم 
 
ما دو صد لشکر آماده به پیکار و نبرد 
مثل مقداد و چو سلمان و ابوذر داریم 
 
دور سید علی خامنه ای می گردیم 
چشمتان کور چنین ماه منور داریم 
 
ننگمان باد اگر در ره ایثار و جهاد 
دست از سید علی خامنه ای بر داریم 
 
علم افتاد اگر باز علمداری هست 
سری افتاد اگر باز که سرداری هست 
 
دار پهن است ودر باغ شهادت باز است 
باز در لشکر ما میثم تماری هست 
 
حمدلله که در این کشور قرآنی ما 
باز هم دور علی مالک و عماری هست 
 
نکته این است که ما نیز کسی را داریم 
وسط معرکه فریاد رسی را داریم 
 
وای مان باد اگر دور زمولا بشویم 
تشتی از بام برافتاده و رسوا بشویم 
 
دشمن نام علی خائن تن آلوده  
ابن سعد است که در لای لجن آلوده 
مثل گرگ است سرو دست و دهن آلوده 
دستش از خون فقیران یمن آلوده 
 
وای شان باد اگر حکم ز مولا برسد 
منتظر مانده مگر روز مبادا برسد 
 
وای تان باد اگر حوصله پایان برسد 
حکمی از حضرت خورشید به یاران برسد 
دست خطی ز سلیمان به سواران برسد 
فتح حیفا و تلاویو به شیران برسد 
 
بشنو ای خصم که این نعره ز شیران سخت است  
ضربت سیلی کوبنده ز ایران سخت است

  • یکشنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 18:2
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران