• دوشنبه 3 دی 03


شعر روز عاشورا (زمین و آسمان کربلا شد وصل با آتش)

2713
0

زمین و آسمان کربلا شد وصل با آتش
میان خیمه ها پیچید بی شرمانه تا آتش
به همراه عطش راه تو را از چار سو بستند
تمام سنگها سر نیزه ها و زخم با آتش
تو در یک سوی میدان اشتیاق مرگ هم با تو
و در آن سوی دیگر لشکر و یک کربلا آتش
به جز آتش چه کس می کرد یاری کودکانت را
نمی شد با غریبان گر به صحرا آشنا آتش
و بودی آن چنان تنها که در آن ظهر خون آلود
پی غم خواری تو شعله ور شد هر کجا آتش
نمی پرسی چگونه خواهرت مردانه پیموده است
مسیر خیمه تا گودال و از گودال تا آتش!؟
چه می شد خشک می شد دستهای فتنه آن قوم
همانهایی که می بردند سوی خیمه ها آتش
                                 اسماعیل سکاک

  • سه شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران