شوری دگردراین جهان ازلطف حق برپا شده
لبریز شادی وشعف دنیا و مافیها شده
در باغ رضوان شادمان پیغمبر و زهرا شده
شادی کنیدای عاشقان امشب حسین بابا شده
ازیمن این زیباپسرشادی ببین در عالمین
تابیده بر کل جهان نور علی بن الحسین
امشب مدینه ازشعف وادی طور دیگراست
عالم زنور کبریا لبریز نور دیگر است
از مقدم پورحسین مست حضور دیگر است
برپابه هر جا بنگری جشن وسروردیگر است
هم آسمان وهم زمین زیباست زین نورجلی
عالم شده گلریز حور ،از مقدم دوم علی
امشب ز بستان نبی آمد گلی از نخل دین آمد
ز نسل مرتضی بر شیعیان حبل المتین
در عالم هستی بود نور خداوند مبین
آمد به دنیا حضرت سجاد زین العابدین
زینت فضای این جهان امشب گل زهرا شده
بر شیعیان ازلطف حق اوچهارمین مولا شده
ای عاشقان ای عاشقان چارم شب ازشعبان رسید
شمس ولای دیگری با جلوه ی جانان رسید
ماهی دوباره جلوهگر در عالم امکان رسید
باخلق وخوی حیدری امشب حسین را جان رسید
این غنچه ی باغ ولاست ازبانوی ایران زمین
جدش علی مرتضی باب حسین سلطان دین
این گلبن زهرا نشان بدرالدجی،شمس الضحاست
بعدازپیمبراین علی چهارم ولی کبریاست
سجاد زین العابدین کهف الامان انبیاست
لب های او لبریز از عطر دل انگیز دعاست
ازمقدمش بیت الحسین گردیده چون خلد برین
این غنچه ی عصمت بودزین تمام ساجدین
امشب ز لطف کبریا بر ما عنایت آمده
چهارم گل آل عبا از باغ عصمت آمده
بر رهنمایی بشر شمس هدایت آمده
بر شیعیان مرتضی نور ولایت آمده
ای رهروان راه دین اوازهمه خوبان سراست
تیغ زبان این پسر چون ذوالفقارحیدراست
امشب به جانها می وزد عطر نسیم کوثری
آمددر این عالم گلی باخلق وخوی حیدری
تسخیر دلها می کند با شیوه ی پیغمبری
بعداز حسین اومیکند بر تن قبای رهبری
این مظهر ذات خدا از نسل طاها آمده ای
عاشقان نور دل اهل تولا آمده
او کل عالم را پر از نور خدایی میکند
از مشکلات عالمی مشکل گشایی میکند
امشب گل زهرا زما حاجتروایی میکند
هر عاشق دل خسته را کرببلایی می کند
اسطوره جود و سخا ماه دل آرای حسین
چون باب و جداطهرش باشدامیدعالمین
مهر ولای تو علی روزجزاگنجینه ام
بر درگه والای تو من نوکری دیرینه ام
امشب نگه کن ازکرم مولای بی قرینه ام
نام تو از روز ازل گردیده نقش سینه ام
هر لحظه یا مولای من محو تجلای توام
شکر خدا از کودکی مست تولای توام
امشب چوسائل بردرت مولای من بنشسته ام
روسوی تو آورده ام با این دل بشکسته ام
این رشته ی الفت علی ازغیرتو بگسسته ام
ای نوربخش ماسوا تنها به تو دل بسته ام
با یک نگاه مرحمت من نور میگیرم علی
این نکته راگویم زدل من بی تومیمیرم علی
کویت بودرضوان من از لطف خاص کبریا
خاک بقیع توبودهم مروه ی من هم صفا
کی میشودآیم علی در آن حریم کبریا
عیدی بده کن دعوتم ای منشاءلطف وعطا
این غم به که گویم که تو بااینهمه قدررفیع
از جوردشمن ها بود قبر تو خاکی در بقیع
امشب عزیز فاطمه ازلطف مهمان توام
شکر خداوندکریم هم سفره ی خوان توام
درشام میلادت علی من غرق احسان توام
بایک نگه از لطف حق مولا مسلمان توام
ممنونم امشب از شما مولا پناهم داده ای
ای باکرامت یا کریم فیض نگاهم داده ای
از کودکی مولای من هستم غلامت یا علی
ای نورچشمان حسین مستم زجامت یاعلی
بایک نگه از سوی تودل گشته رامت یاعلی
بر حال من بنما نظر روح کرامت یا علی
بر این (رضا)از لطف خودنورولایت کن عطا
عیدی میلادت علی، ده یک برات کربلا
- شنبه
- 9
- فروردین
- 1399
- ساعت
- 1:47
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه