يادش به خير ناله اگر جوش مي گرفت
دست عمو مرا به سر دوش مي گرفت
گاهي هم آفتاب نگاه پدر مرا
گلبوسه مي نشاند و در آغوش مي گرفت
آن گوشوار غرقه به خونم به جاي خود
سيلي هم انتقام من از گوش مي گرفت
گاه انتقام خصم ز ما بهر ناله بود
گاه يتقاص از لب خاموش مي گرفت
تنها شبيه مارد تو بود دخترت
دستي اگر به زخمي پهلوش مي گرفت
جواد زماني
- چهارشنبه
- 26
- مهر
- 1391
- ساعت
- 12:39
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
ارسال دیدگاه