ای که بر مُلکِ دل یاران امیری یاحسین
روسیاهان را زِ رحمت دستگیری یاحسین
جمله اوصاف خدا در تو تجلّي کرده است
تو غفوری تو رئوفی تو مُجیری یاحسین
گرچه در دامِ غمت خَلق دو عالم شد اسیر
خود به دام وصل ذات حق اسیری یاحسین
آسمانِ آرزو های محبان را زِ عشق
روشنای آفتابی بی نظیری یاحسین
سَروَري را ، من اگر یک ذرّه خاک آرم حساب
خاک نَه بلکه تو خود صدها کویری یاحسین
در تَقابُلگاهِ کفر و دین و منزلگاهِ طف
بی کسی امّا خُروشان همچو شیری یاحسین
وای از آن دم که نهادی بِینِ میدان بلا
صورتت بر صورتِ ماهِ منیری یاحسین
این مصیبت بس که آمد بر تو سخت و دردناک
دیگر از ماندن در این دنیایْ سیری یاحسین
من ندانم داغ اکبر با دل زارت چه کرد
که نمودی بعد از آن احساسِ پیری یاحسین
جان آن رعنا جوانت روز محشر از کرم
حاجت من این بُوَد ، دستم بگیری یاحسین
- چهارشنبه
- 3
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 19:43
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه