مهرِ تو روشنگر ارض و سما ، یاحسین
بساطِ آزادگی از تو به پا یاحسین
طلعت امّید عشق کوکب و خورشید عشق
نو ولایت بتاب بر دل ما یاحسین
ای گل خیرالنسا ، شد زِ فروغ ولا
رایت عشقت بلند ، در همه جا یاحسین
مست مِیِ تو مَلَک ، خاک ره تو فَلَک
کَس نَبَرد بی وضو نام تو را یاحسین
ساقی جام بلا ، تشنه لب کربلا
از تو گرفته وفا ، درس وفا یاحسین
کعبهٔ کعبه تویی ، مَروهٔ مَروِه تویی
کوه صفا بر گرفت ، از تو صفا یاحسین
جان به فدای تو باد ، فیض عطای تو داد
تُحفه به خِضرِ نبی آب بقا یاحسین
ای گل سیمای تو ، حُسنِ دل آرای تو
جلوه ی زیباییِ وَجهِ خدا یاحسین
مسیحْ مجنون تو ، خلیلْ مدیون تو
هزار همچون ذبیح ، تو را فَدا یاحسین
در خَمِ میخانه ات ، از مِیِ پیمانه ات
واله و شیدایَم و بی سر و پا یاحسین
فقیر رَهْ توشه ام ، عاشق شش گوشه ام
کِی بشود قسمتم کوی شما یاحسین
ذاتِ بقا فانی ات ، مظهر ربّانی ات
از منِ عاصی خطا از تو عطا یاحسین
صاحب محشر تویی شفیعِ بی سر تویی
کن به گدایت نظر ، روز جزا یاحسین
عُمری و شرمندگی ، ننگ بر این زندگی
گر شوم ای شاهِ عشق ، از تو جدا یاحسین
گرچه پر از ماتمم ، گرچه مریض غمم
دردِ تو باشد مرا ، سِرِّ شفا یاحسین
ای به غریبان مُجیب ، گو چه کنم ای حبیب
تاکه حسابم کنند ، از شهدا یاحسین
چَشمْ چو یک مشک شد ، دیده پر از اشک شد
بس که تو دیدی زِ خصم ، جور و جفا یا حسین
گشتْ دلم پر فغان ، چون که شنیدم زِ جان
شعرِ حدیثِ غم و رنج تو را یاحسین
وای زِ چشمِ تَرَت ، کز غمِ آب آورت
قدّ تو از داغ او ، گشت دو تا یاحسین
آمده در علقمه ، مادر تو فاطمه
بهر زیارت تو از خیمه بیا یاحسین
اشک دو عالم روان ، از دل زینب امان
چون که سرت را زِ تَن دید جدا یاحسین
ناله زنم دم به دم چونکه ز جور و ستم
سَر زِ تَنَت بر گرفت ، شمرِ دَغا یاحسین
آه که آن دل سیاه به گودی قتلگاه
نکرد از مادرت ، شرم و حیا یاحسین
در غمت از نور عین ای شرفِ عالمین
شد به عرشیان ، رَخت عزا یاحسین
به عصمت مادرت ، به خواهر مضطرت
قسمت عشّاق کن ، کرببلا یاحسین
- چهارشنبه
- 3
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 20:8
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه