بعد حمد آنکه باشد ذات رب
گویم این بیت از سرِ عرض ادب
ای درود بی کران بر مجلسی
ای سلام شیعیان بر مجلسی
ای خود بوده غلام اهل بیت
ناشر علم و کلام اهل بیت
ای محبین ، شیعیان دلفکار
آمده این نقل محکم در بحار
دید روزی عایشه ، ختم رسل
می نماید دخترش را بو ، چو گل
با سُرور و شور و شوق و زَمزَمه
میزند بوسه به روی فاطمه
عایشه با بغضِ پنهان در گلو
گفت آیا دوستش داری ؟ بگو
گفت پیغمبر ، قسم بر ذات حق
خالق ارض و سما ، ربُّ الفَلَق
حبّ او دارم نهان در آب و گل
گر تو هم اِی عایشه در جان و دل
بر مقام و قدر او واقف بُدی
دوستدار و بی قرارش می شدی
فاطمه سرّ بقای عالم است
فاطمه خیرُالنّسای عالم است
فاطمه آیینه ی حُسنِ خداست
فاطمه حوریه ای انسان نماست
هر زمان مشتاق جنّت می شوم
راهی بیت ولایت می شوم
میکنم بو دخترم را از سِرِشت
تا ز جانم حس کنم بوی بهشت
عایشه! ، فردوس ، بوی فاطمه است
عطرِ جنت ، عطر و بوی فاطمه است
- پنج شنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 17:2
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه