دین رَهینِ خروش همت توست
حُسنِ یزدان عیان به طلعت توست
صد چو خورشید همچو یک ذرّه
گم شده در فروغ هیبت توست
ای که چشم ملائکه خیره
بر تجلای نور صورت توست
ای که آیات مصحف اسلام
خود روایت زِ مجد و شوکت توست
ای که چشم خودِ قیامت هم
در صف حشر بر قیامت توست
ای که حق مفتخر به خِیلِ ملک
بر خلوص تو و عبادت توست
ای که احمد هماره بر امّت
راوی رُتبَت و فضیلت توست
ای که کعبه پی فریضه ی عشق
قبله اش سوی خاک تربت توست
تا ابد کوچه و در و دیوار
شاهد اوجِ استقامت توست
عشق و ایثار و بردباری و صبر
زنده از برکت شهادت توست
ما اگر یا حسین می گوییم
این زِ الطاف بی نهایت توست
چشم ما اِی فروغ چشم رسول
در صف حشر بر شفاعت توست
من گرفتم ز خواجه این مضمون
او که سرمست جام دولت توست
((گر من آلوده دامنم چه عجب
همه عالم گواه عصمت توست))
بانوی عالمین اَغثیني
غصه دار حسین اَغثیني
- پنج شنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 17:8
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه