ای کاش دعای سحرم را بپذیری
با دست تهی چشم ترم را بپذیری
بی توشه ام و آه دل مختصری هست
آیا شود این مختصرم را بپذیری
منظور من از توبه رسیدن به تو باشد
شرمنده منم تا نظرم را بپذیری
ماه رمضان است و گدا آمده شاید
درهم بد و خوب ثمرم را بپذیری
صد بار گنه کردم و باز آمده ام من
تا عذر گناه دگرم را بپذیری
دل شعله ور از نار ندامت شده ایکاش
با توبه دل شعله ورم را بپذیری
من گر چه بدم نوکر دربار حسینم
امید که این مرغ حرم را بپذیری
یارب چه شود گر ز ره لطف و کرامت
این سائل ارباب کرم را بپذیری
- یکشنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 11:22
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مرحوم قاسم ملکی
ارسال دیدگاه