رمضان آمده ای عبد گنهکار بیا
نیست جز حضرت او حضرت غفار بیا
در بزن تا که به رویت بگشایند دری
سوی خوان کرم حضرت ستار بیا
منتظر مانده خدا تا که بیایی به برش
آشتی کن به سوی حضرت دادار بیا
میخرد ناز گنهکار ، خداوند غفور
همتی کن به کلافی سر بازار بیا
بار عام است و در رحمت ایزد باز است
گر گنهکاری و گر زار و گرفتار بیا
دست خالی نرو بر درگه رحمان رحیم
دم به دم با دم یا حیدر کرار بیا
دست خود حلقه بزن بر در زهرا و علی
سوی حق با مدد از دلبر و دلدار بیا
باز کن روزه ی خود با نمک نام حسین
یاد خشکی لبش لحظه ی افطار بیا
با لب تشنه و با دیده ی آلوده به اشک
یاد مشک و علم و دست علمدار بیا
- یکشنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 11:29
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
ناصر شهریاری
ارسال دیدگاه