تا ابد داغ غمت در دل ما خواهد بود
بلبل طبع دلم نغمه سرا خواهد بود
تو نه آنی که ز لوح دل ما محو شوی
دائماً روح تو هم صحبت ما خواهد بود
تا گل روی تو پژمرده شد از باد خزان
بلبلان را همه شب شور و نوا خواهد بود
آه از این درد جگر سوز که رخ داده به ما
که برایش نه طبیب و نه دوا خواهد بود
در غم و داغ تو ای روشنی دیده و دل
گر شب و روز بنالیم روا خواهد بود
قدر ایام حضورت که نمی دانستیم
هر چه در هجر تو بینیم سزا خواهد بود
گر چه دنیا به تنت پیراهنی کرد سفید
لیک نام تو به صد قرن به پا خواهد بود
حاج یونس! چشم ، تو بستی دگر آسوده بخواب
که تو را یار ، غریب الغربا خواهد بود
بر سر مرقدت ای ذاکر ارباب حسین ( ع )
هر شب جمعه به پا شور دعا خواهد بود
- چهارشنبه
- 10
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 10:4
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد مبشری
ارسال دیدگاه