یارب برس بدادم در آتش ِ عذابم
بهر نجات جانم من غیر ِ تو نیابم
با آن همه عنایت بی حدو بی نهایت
غافل شدم زآیت نزد تو بی ثوابم
یارب مکن رهایم بر درگهت گدایم
از خود مکن جدایم من عبد بو ترابم
نزد علی و آلش جانم شَود نثارش
یارب مزن کنارش آن پرده ی حجابم
بادیده های گریان بر درگه تو جانان
من آمدم پشیمان دیگر مکن خرابم
من عبدِتو(ترابم) با جرم بی حسابم
خواهی بده عذابم امّا مکن جوابم
- چهارشنبه
- 10
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 21:54
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا ترابی گیلده
ارسال دیدگاه