جلوه های نور یزدان آمده
عاشقان ایام شعبان آمده
شهر یثرب جنة الاعلا شده
در چمن بار دگر گل واشده
هر کجا را بنگری شادی به پاست
بر لب هر شیعه ای شور و نواست
حور و غلمان آمده روی زمین
بهر تبریک آمده روح الامین
دسته گل در دست ،هر حورآمده
عاشقان نورالانور آمده
خانه ی مولا شده خلدبرین
سرزده خورشید عصمت در زمین
زد قدم در این جهان نور دو عین
گلبن باغ ولا، بنت الحسین
زد رقیه اندرین عالم قدم
از قدومش حل شود هر هم و غم
گشته عالم از وجودش منجلی
شادمان گشته حسین بن علی
این گل بستان سرای عصمت است
پای تا سر همچو زهرا رحمت است
عالم و آدم همه سرمست او
هر گره وا میشود با دست او
او چراغ پرفروغ امت است
حب و مهرش رهگشای جنت است
با نگاهش کارعیسی می کند
بی عصااوکار موسی می کند
طفل اما داروی درد همه
درسخا و جود همچون فاطمه
از همه خوبان عالم برتر است
شافع شیعه به روز محشر است
درس صبر از عمه اش آموخته
همچو زینب پای تا سر سوخته
عالم هستی گدای کوی او
دستهای خالی ما سوی او
امشب آوردیم ما بر تو پناه
یا رقیه بر همه بنما نگاه
ما همه ریزه خور خوان توایم
در شب میلاد مهمان توایم
عیدی ما را رقیه کن عطا
جمع ما را ده برات کربلا
من( رضایم) درگهت را نوکرم
کن نگه در لحظه های آخرم
- پنج شنبه
- 11
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 10:11
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه