ای عشق که نامت همه جا ورد زبان است
یاد تو مرا در دو جهان مونس جان است
در پیچش گیسوی تو ای ماه دل آرا
تصنیف دلارایی ماه رمضان است
میخواست خدا شعر کرامت بسراید
اجلال نزولت به زمین از پی آن است
امشب که سر زلف تو در دست نسیم است
سرسبز ترین فصل زمین فصل خزان است
از ساغر چشمان تو ای روح کرامت
صد چشمه ی زمزم به دل شیعه روان است
از بخت بقیع است نداری حرم ای عشق
زیرا حرمت قبله ی عشاق جهان است
عشق است به شوق حرمت جان بسپاریم
کانجاست بهشتی که فراتر ز جنان است
آقا تو دعا کن که ز رخ پرده گشاید
آن یار سفر کرده که از دیده نهان است
با یار بفرما که دگر وقت ظهور است
بازآ که جهانی ز فراقت نگران است
- شنبه
- 20
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 11:49
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
اسماعیل پور جهانی
ارسال دیدگاه