◾زمزمهی و نوحهی
◾شب نوزدهم
◾بنداول
به سوی مسجد از
خانه دویدم من
سرت ز کین بشکست
دیر رسیدم من
نماز و محرابت
غرقه بخون دیدم
ز غربتت بابا
ناله کشیدم من
واعلیا واعلیا واعلیا واعلیا(۳)
◾بنددوم
بخون سر بابا
دیدهام افطارت
به سوز دل گفتم
خدانگهدارت
تازه شده داغ
مادر مظلومه
کجاست تا گردد
باز جلودارت
واعلیا واعلیا واعلیا واعلیا(۳)
◾بندسوم
سرتشکستهشد و
دلمشدهچاکچاک
ببینحسینم ز غم
فتاده بر روی خاک
حسن صدایت زند
ز سوز سینه پدر
چونکه رسیده برت
مادرم ای روح پاک
واعلیا واعلیا واعلیا واعلیا(۳)
- جمعه
- 26
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 4:8
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه