سلام ای سید و سرور
سلام ای بی نوا پرور
به در گاهت گدا آمد
گدا بی دست و پا آمد
در این شبهای قرآنی
به درد من تو درمانی
بیا بشنو صدایم را
که گویم ماجرایم را
من آن عبد گنه کارم
خدا داند گرفتارم
بسی بار گنه دارم
گره افتاده در کارم
بیا با دست خود وا کن
بیا دردم مداوا کن
زحال خود پریشانم
مکن ردم پشیمانم
بیا آقا حلالم کن
ذلیلم من زلالم کن
اگر قلب تو بشکستم
ویا هم توبه بشکستم
ببخشا بر گناه من
پناهم ده پناه من
نفهمیدم چه ها کردم
غلط کردم خطا کردم
نکن خم آن دو ابرویت
شوم شرمنده از رویت
تو از دردم خبر داری
ندارم غیر تو یاری
بیا امشب که غمگینم
دمی بنشین به بالینم
هدر دادم جوانی را
بده راه و نشانی را
قسم بر دین و ایمانم
ز اعمالم پشیمانم
بیا با من سخن وا کن
بیا دردم مداوا کن
به امّید تو می مانم
که من نام تو میخوانم
نکن خم آن دو ابرویت
شوم شرمنده از رویت
# اللهم عجل لولیک الفرج
#رضا ترابی گیلده
- یکشنبه
- 28
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 1:16
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
رضا ترابی گیلده
ارسال دیدگاه