• پنج شنبه 1 آذر 03

 محسن راحت حق

مرثیه حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام -(قامتم خم شده از رفتنِ تو ..جانِ عمو)

521
1

قامتم خم شده از رفتنِ تو ..جانِ عمو
سینه را تنگ نموده تنِ تو..جانِ عمو
تکّه تکّه جگرت شد..بدنت مُثله چرا؟
آتشم زد بخدا گلشنِ تو ..جانِ عمو
باید آماده کند لشگر اسلام...مزار
می شود قبله ی من مدفنِ تو ..جانِ عمو

این تویی سیّد و سالارِ شهیدان شده ای
بینِ میدانِ بلا بی سر و سامان شده ای

از فراقِ تو گمانم که کمر می شکند
رفتنت باز سبب شد که سپر می شکند
بعدِ تو شیر خدا رونقِ بازارِ من است
ورنه بی او به یقین ..سدّ ِ خطر می شکند
ای عمو غصّه و اندوهِ مرا چاره نما...
که به پایِ بدنت اشکِ بصر می شکند

چقَدَر گریه کنم تا که جوابی بدهی
جمله ای حرف بزن جامِ شرابی بدهی

حرفِ پیغمبر اسلام پُر از عاطفه شد
غصّه هایش همه تبدیل به یک زمزمه شد
در کنارش اسدالله غم از چهره زدود
همنشینِ غمِ بابا ..جگرِ فاطمه شد
برو ای دل ز مدینه به دیارِ ملکوت
برو آنجا که مزارِ عمویِ علقمه شد

دست ها قطع شد و فرقِ سرش خورد شکاف
فاطمه کرد به گردِ قمری دورِ طواف

لفظ زیبایِ عمو پُر تب و تاب ست هنوز
در دو دستانِ بریده میِ ناب ست هنوز
ناله ها می رسد از خیمه ی طفلانِ حسین
در نگاهِ همه گویا که سراب ست هنوز
شیرخواره نَفَس اش می رود و‌ ناله کُنان
در پیِ مشگ و پیِ جرعه ی آب ست هنوز

وَ ابوالفضل بود حمزه ی دربارِ حسین
در همه حال بود یار و هوادارِ حسین

  • شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 19:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران