• سه شنبه 15 آبان 03


حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) -(ایا شهی که امیر سپاه عشق و وفایی..)

477

ایا شهی که امیرِ سپاه عشق و وفایی
به قلب و دست و زبان، یاور رسول خدایی

کمالِ رکن و مقامی جمالِ حلّ و حرامی
عزیزِ خلق و خدایی مرادِ شاه و گدایی

به دوستی تو سوگند می‌خورند خلایق 
چو ماه، بسکه سراپا کمال و نور و صفایی •

پس از علی ـ که کسی را قیاس از او نتوان کرد ـ
تو دینِ باقیِ اسلام را دلیلِ بقایی

چو بشنود سپه کفر و خیلِ دین، رجزت را
بر این، نویدِ حیاتی بر آن، وعیدِ فنایی

گره بر ابروی خشم افکنی چو در صف هیجا
گره ز ابروی سالارِ انبیا بگشایی

شجاعت علوی داری و شکوه حسینی
از آن سبب اسدالله و سیدالشّهدایی

جلالت تو همین بس که غصه داشت پیمبر
که کاش چون دگران، حمزه داشت نوحه سرایی ••

چو شد ز تیشۀ کین، نخل قامت تو شکسته
عزا گرفت برایت پیامبر، چه عزایی!

صفیّه خواهرت آمد کنار نعش تو اما
هرآنچه کرد نظاره، ندید غیر عبایی

نه پاره پاره جگر دید و نه شکافته پهلو
نه جای نیزه و تیری نه زخم سنگ و عصایی

شوم فدای دل خواهری که همچو صفیّه
ندید نعش برادر، فقط شنید صدایی

ولی به جای عبا، تیر و سنگ و نیزه و شمشیر
فکنده بود چنان پرده بین آن دو جدایی 

درون گودی مقتل ـ که دیده بود چه ها شد 
دوید و گشت و صدا زد: برادرم تو کجایی؟

توان شناخت تنی را که یک نشانه ندارد؟
نه سر نه جامه نه انگشتری نه کفش و ردایی...




• یکی از سوگندهای رایج در میان عرب حجاز این بود: «به محبت حمزه سوگند!». فرزدق در میمیّۀ جاودانه‌اش در ثنای سیدالساجدین علیه السلام، به این مطلب اشاره دارد: «هَذَا الَّذِي عَمُّهُ الطَّيَّارُ جَعْفَرُ وَ الْـ/ـمَقْتُولُ حَمْزَةُ لَيْثٌ حُبُّهُ‏ قَسَم‏».

•• عنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: انْصَرَفَ رَسُولُ اللَّهِ إِلَى الْمَدِينَةِ حِينَ دُفِنَ الْقَتْلَى ... فَسَمِعَ بُكَاءَ النَّوَائِحِ عَلَى قَتْلَاهُنَّ، فَتَرَقْرَقَتْ عَيْنَا رَسُولِ اللَّهِ وَ بَكَى، ثُمَّ قَالَ: لَكِنَّ حَمْزَةَ لَا بَوَاكِيَ‏ لَهُ‏ الْيَوْم‏! [بحارالانوار ج۲۰ ص۹۸]

  • چهارشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران