نه فقط پیغمبر مختار می گوید حسین
عاشقانه حیدر کرار می گوید حسین
گوش دل را باز کن در های و هوی شعله ها
فاطمه بین در و دیوار می گوید حسین
لخته ی خون حسن در طشت می ریزد هنوز
خون جگر با دیده ی خونبار می گوید حسین
میثم تمار ذکر "یاعلی" بر دار گفت
مسلم اما بر فراز دار می گوید حسین
تیر آجین پیکر سقا و با دست جدا
تشنه لب در عرصه ی پیکار می گوید حسین
موج در موج فرات آتش به جانش می زند
از خجالت لحظه ای صد بار می گوید حسین
می خرد بر جان هزاران تیر زهر آگین ، حبیب
تا کند تکبیر را تکرار می گوید حسین
قتلگاه از آه زینب شور محشر گشته است
عصر غربت بی کس و بی یار می گوید حسین
گرچه دیگر در تن زینب توان و تاب نیست
از حرم تا قتلگه بسیار می گوید حسین
روی نی خون خدا زینب تلاوت می کند
زینب او بر سر بازار می گوید حسین
دختری در سایه ی خار مغیلان خفته است
تا شود با کعب نی بیدار می گوید حسین
دختری که دامنش آتش گرفته بی امان
می دود وقتی به روی خار می گوید حسین
کربلا تا شام با زنجیر دستش بسته است
روی ناقه سید بیمار می گوید حسین
تازیانه ، کعب نی ، سیلی ، شراب و خیزران
یک حرم در مجلس اغیار می گوید حسین
گر چه دید ام البنین داغ چهار آلاله را
در بقیع با ناله های زار می گوید حسین
در حضور التجا تا توبه اش گردد قبول
حضرت آدم به استغفار می گوید حسین
اسم اعظم نام زیبای حسین است ای "کمیل"
هر کسی پی برده بر اسرار می گوید حسین
- پنج شنبه
- 2
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 1:7
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
کمیل کاشانی
محمودفردی