غم دوریِّ حرم برده قرارم چه کنم؟
رویِ تو ماه من است با شب تارم چه کنم؟
تو کس و کارِ دلِ مضطر و غمدیدهی من
بی تو و عشق تو من بی کس و کارم چه کنم؟
شرف و عزت من نوکری کوی شماست
گر نخواهی تو مرا پستم و خوارم چه کنم؟
جای من با تو هماناست به جنات نعیم
حُبِّ تو گَر نَبُوَد آتش نارم چه کنم؟
بر خزان دل من مثل بهاری آقا
بی تو پاییزم و بی باغ و بهارم چه کنم؟
<<از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند>>
<<سخت دلبستهی این ایل و تبارم چه کنم؟>>
شاعر؟:علی گلچین چور
- جمعه
- 3
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 13:25
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
ارسال دیدگاه