چشم های حضرت ابنُ الرضا روشن شده
با ظهورت دیدگانِ مصطفا روشن شده
ای امامِ دهمین ای جلوه ی شیر خدا..
با ورودت قلب و جانِ مرتضا روشن شده
از افق پیدا شدی تا که شوی هادیِ ما..
با نمایان گشتنت چشمانِ ما روشن شده
(ای امیرِ مُلکِ غیرت..حضرتِ والامقام )
(بر تو و بر کلّ ِ اجدادت..عزیز دل سلام)
آمدی و کارِ دل در محضرت بالا گرفت
نامِ زیبای علی یک جلوه ی زیبا گرفت
دولتت پاینده ماند ای تمامِ روحِ دین..
آمدی و کارِ دین ..فخرّیه ای والا گرفت
دهمین بودی وَلیکن عالمی بر هم زدی
کار و بارِ وعظِ تو ای یوسفِ زهرا گرفت
(آمدی سامان دهی با یک نگاهت اهلِ دل)
(می شود در محضرت اهلِ هدایت ها خجل)
فاتحِ قلبِ جوادی ای امامِ دهمین...
جلوه ی خاصّ ِ خدایی بی گمان روی زمین
بسکه تقوایت به مولایم علی تشبیه شد
جای دارد تا بگویم ای امام المتقین
خُلقِ تو مثلِ علی تصویرِ زیبایت علی
وارثِ بر حقّ ِ مولانا امیرالمؤمنین
(هادی هستی یا علی؟،ماندم کدامین بهتر است؟)
(نامِ تو از کُنیه ات ای زاده ی زهرا سر است)
از تو می خواهم صله ..ای دلربای اهل بیت
معرفت بنما عطا ابنُ الرضای اهل بیت
جانِ بابایت جواد و جانِ بابایت حسن
یک براتی ده بیایم سامرای اهل بیت
مرقدِ ششگوشه ات دل می برد تا شهرِ عشق
پس فراهم کن برایم کربلای اهل بیت
(هر چه را دارم ز تو دارم امام سامرا)
(از عنایاتِ تو هشیارم امام سامرا)
- دوشنبه
- 13
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 12:35
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه