یا علی اکبر (ع)
تیرباران شده در معرکه بال و پر تو
زخم صد نیزه فرود آمده بر پیکر تو
تکه هایت همه جا ریخته پیغمبر من
چه کنم جان نبی ؟ با بدن پرپر تو
تا در آغوش بگیرم کمی از جسم تو را
به روی خاک می افتد طرف دیگر تو
کام عطشان تو آتش زده بر هستی من
جرعه ای آب اگر بود ... دم آخر تو
قد و بالای تو را ریخته ام لای عبا
کاش می شد ببرم سمت حرم پیکر تو
خوب شد همره عشاق نیامد لیلا
ور نه می مُرد در این دشت بلا مادر تو
-
آه جَدّا بِنِگر ماه مرا غرق به خون
شده با این سر بشکافته چون حیدر تو
هرکه با هرچه توانسته علی را زده است
کینه ها داشته این قافله از اکبر تو ...
3 شهریور 1398
- چهارشنبه
- 15
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 10:28
- نوشته شده توسط
- نعیمه امامی اشلق
- شاعر:
-
نعیمه امامی
ارسال دیدگاه