• دوشنبه 3 دی 03

 محسن راحت حق

ولادت امام صادق(ع) -( بی خود از خود می شوم وقتی به اینجا می رسم)

388


بی خود از خود می شوم وقتی به اینجا می رسم
مطمئنم یک زمانی هم به معنا می رسم 
خاکِ این درگه شدم بی منّت و بی ادّعا..
علّتی دارد اگر اینگونه بالا می رسم
قطره ای بودم رسیدم بر درِ آل کرم
قطره ی ناچیز هستم که بر دریا می رسم

(می کنم بیتوته در شهرِ مدینه پشتِ در)
(می کنم اصلاً مناجاتِ زیادی در سحر)

آمدم پشتِ درِ ..ششم امامِ شیعیان 
سینه ام مملوِ عشق و دیده ام اشکِ روان
در شبِ میلادِ هفتم آیتِ بر حقّ ِ عشق
آمدم عاری ز غصّه..تا بگیرم بی امان..
صادقِ آل محمّد خنده ای دارد به لب.
قاصر است از گفتنِ این منظره ..فنّ ِ بیان

(شاد و خوشحالم خدا را شکر ..اهلِ رحمتم )
(با ولای آلِ حیدر بی گمان در نعمتم..)

نغمه ای آمد به گوشم ..ماهِ یکتا آمده
طور را آذین بگردانید موسا آمده
هفتمین طوفِ حرم کامل شده با این پسر
مانده ام موساست یا اینکه مسیحا آمده
کُنیه اش کاظم..لقب باب الحوائج..گوئیا
این توّلد یافته مانند طاها آمده..

(حضرت موسی بن جعفر تا قدم رنجه نمود)
(باب رحمت را به روی عاشقانِ خود گشود)

مژده ای یاران که آمد حضرتِ باب الرضا 
مانده و مبهوتم هنوز از عزّتِ باب الرضا 
عرضِ حاجت می کنم بر دامن باب النجات 
می رسم قطعِ یقین از دولتِ باب الرضا 
دستِ خالی می روم با دستِ پُر آیم برون 
این سخاوت ها بود در عادتِ باب الرضا 

(حضرت موسی ابن جعفر در دل و جانِ من است)
(رزق از بابش گرفتن عینِ ایمانِ من است )

حضرت موسی!..فدایت می شوم ای نورِ عین
می کنی در دل طلوع چون آفتابِ مشرقین 
خواهشی دارم اگر مقدور باشد ای کریم
این گدایت را رسان صحن و سرای کاظمین 
باب حاجاتی... بده آخر براتِ کربلا..
تا روم از کاظمینت با هروله بابُ الحسین 

(تو امامی..رحمتی..آئینه ی پیغمبری)
(مطمئنم با بدیهایم مرا هم می خری)

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 15:29
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران