• دوشنبه 3 دی 03


مدح ومرثیه امام حسین(ع)(خون ریخت، قلوه سنگ به روی سرم كه خورد)

1594
2

خون ریخت، قلوه سنگ به روی سرم كه خورد
زینب دوید، روی زمین پیكرم كه خورد

برخواستم مقابل آن ها بایستم
نگذاشت ضرب تیغ به بال و پرم كه خورد

تكیه به نیزه دادم و چشمم به خیمه بود
دیدم نگاه لشكریان بر حرم كه خورد

آن قدر چكمه آمد و بر پهلویم گرفت
مثل مدینه بر بدن مادرم كه خورد

رویم به خاك بود و نگاهم به آسمان
هی تیغ پشت تیغ بر این حنجرم كه خورد

وقتش رسیده بود بریزند بر سرم
باران تیر و نیزه به پا تا سرم كه خورد...

یعنی كه گوشواره ی طفلان كشیده شد...
یعنی كه دست بر گلوی دخترم كه خورد...

فریاد زد سكینه كه بابا عمو كجاست؟
بیند دو دست حرمله بر معجرم كه خور...

  • یکشنبه
  • 21
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:2
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران