ای آن که در عزای تو آدم گریسته
از داغ تو پیمبر خاتم گریسته
بر پاره های پیکرت ای کشتی نجات!
ارواح انبیا همه با هم گریسته
زینب به قتلگاه و ره کوفه تا به شام
با قامت شکسته در این غم گریسته
تر شد زمین ز اشک ملائک به سوگ تو
در آسمان فرشته دمادم گریسته
لب تشنه تا شهید شدی بر لب فرات
شط فرات و کوثر و زمزم گریسته
ای شیعه خون ببار که بر جسم بی سرش
شمشیر آب دیده و مرهم گریسته
- یکشنبه
- 21
- آبان
- 1391
- ساعت
- 16:19
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
ارسال دیدگاه