مرغی که جلد، بر سرِ بامِ حسین شد
صیدی شد و فتاده به دامِ حسین شد
مجنون شَود هر که به درک تو می رسد
مثل زهیر که مست سلامِ حسین شد
حاتم که شهره بود به احسان و جود و لطف
محتاج جود و لطف و مرامِ حسین شد
عیسی، مسیح دم است ، زِ الطاف یک دَمت
موسی کلیمِ رب ، به کلام حسین شد
بالای تاج و تخت سلیمان نوشته اند
ارباب ماست هر که غلامِ حسین شد
سینه به سینه عشق تو را ارث برده ایم
شش دانگ قلبمان به نامِ حسین شد
مارا به دوری از حرمت امتحان نکن
دل ، تنگِ کربلا و مقامِ حسین شد
دارالشِّفای خلق همین روضه ی شماست
یک قطره اشک داروی عامِ حسین شد
.
.
فتوای شیخ های خدا ناشناس بود
آبِ روانِ رود ، حرامِ حسین شد
طفلش به روی دستش و مشغول رو زدن
تیرِ سه شعبه حُسنِ خِتامِ حسین شد
.
#ایمان_دهقانیا
- جمعه
- 24
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 3:2
- نوشته شده توسط
- ایمان دهقانیا
- شاعر:
-
ایمان دهقانیا
ارسال دیدگاه