• دوشنبه 3 دی 03

 قاسم نعمتی

شهادت طفلان حضرت زینب(س) -( تا ناله ات زبانه میانِ حرم کِشَد)

1003
1


تا ناله ات زبانه میانِ حرم کِشَد
آهِ توشعله بر همة پیکرم کِشَد

آخر غمِ غریبی تو می کُشد مرا
بارِ غریبی تو دو چشمِ ترم کِشَد

لازم نکرده رو بزنی بر حرامیان
شمشیر بهرِ یاری تو لشگرم کِشد

دارو ندارِ خواهرِ خود را قبول کن
مگذار ،کار، بر قسمِ مادرم کشد

این دو زنسلِ حیدر واز خونِ جعفرند
خیلِ سپاهِ مِنّت تو دلبرم کشد

وقتی صدا زدند که«ابناءِ زینبیم»
دستِ غرور شانه به بال وپرم کشد

من فاطمه نژادم و ناموسِ حیدرم
ای وای اگر که کار ،به مویِ سرم کشد

مثلِ مدینه کرببلا  ،زیر ورو کنم
دستم اگر گِرِه ز نخِ معجرم کشد

یک چشمه ای زغیرت حق را ببین حسین
صوتِ علی حجاب بر این حنجرم کشد

بیرون نیامدم که مبادا به یک نگاه
خجلت ز اشک دیدة من دلبرم کشد

بی کس شدی ولی تو بزرگِ قبیله ای
جانم فدایِ تو ،تو عزیزِ عقیله ای

حالا که مادرِ دوشهید است خواهرت
گردیده رو سپید دگر پیش مادرت

رخصت اگر دهی نگذارم در این دیار
کم گردد ای عزیز دلم موئی از سرت

با نجمه یادِ ناله ی  لیلا کنیم ما
فرزندهایِ ماهمه قربانِ اکبرت

اذنِ جهاد گر بدهی ای امیرِ عشق
طوفان به بپا کنم چو علمدارِ لشگرت

با گوشه ای زچادرِ خود پاک می کنم
هر قطره ای که می چکد از دیده ی ترت

کمتر نیَم به جان تو از مادرِ وهب
شمشیر می کشم دمِ خیمه برابرت

پروانه زاده ترس ندارد ز سوختن
جاری بُود میانِ رگم خون مادرت

امروز من  به روی تو این غم نیاورم
فردا توهم سراغ نگیری زدخترت

  • یکشنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 0:26
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران