نوحه شهادت عبدا.. ابن الحسن
عمویم مانده تنها، دگر یاری ندارد2
در این خاک بلاخیز، طرفداری ندارد، طرفداری نداری ندارد
رهایم کن روم عمه به میدان
دهم جان را به راه دین وقرآن
عمو جانم عموجان عمو جان2
___________________________
زبس که زخم خورده، عمویم گشته خسته
نشسته بر زمین و، بمیرم دل شکسته، بمیرم دل شکسته
عمو تنها بود، دشمن فراوان
مدد خواهی کند، او از شهیدان
عموجانم...
_____________________________
نگاهش سوی خیمه، عدورا داده فریاد
اگر که دین ندارید،دمی باشید آزاد، دمی باشید آزاد
زمانی که بود جان در تن من
مکن روسوی خیمه، دشمن من
عمو جانم....
________________________
شعارش لا افارق، دویدی سوی میدان
بغل وا کرد بهر ش، عموی بهتر از جان، عموی بهتر از جان
در آغوش عمو دستش جدا شد
چو قاسم افتخار مجتبی شد
عمو جانم....
شعر:اسماعیل تقوایی
- دوشنبه
- 3
- شهریور
- 1399
- ساعت
- 15:33
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه