دست من که قد کشیدم پای تو
خدا رو شکر به پرچمت رسید
دوباره شال عزا تو گردنم
دوباره ماه محرمت رسید
می بینی حال خرابمو خودت
بیا دستاتو بذار رو شونه هام
حرمت خونه ی من بوده ولی
یه سالی میشه مث بی خونه هام
با چه ذوقی اربعین سال پیش
مسیر نوکریو قدم زدم
بهترین لحظه های زندگیمو
جلوی ضریح تو رقم زدم
چی میشه همین شب اول ماه
برات کربلامو امضا کنی
چی میشه برای یک شبم شده
مرز ایران و عراقو وا کنی
چجوری باید به مادرم بگم
قید اربعین امسالو بزن
قراره هیچ کسی کربلا نره
قراره حسین بشه مثل حسن
آقاجون خودت میدونی و خودت
من که دور از حرمم نوکرتم
ولی دلتنگ پایین پای تویم
خیلی دلتنگ بالای سرتم
من زیر سایه ی مهربونیات
از همون بچگیام قد کشیدم
دوست دارم فدای اکبرت بشم
حالا که به سن اکبر رسیدم
شاعر:شهریار سنجری
- سه شنبه
- 4
- شهریور
- 1399
- ساعت
- 13:50
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
ناشناس ؟؟؟
ارسال دیدگاه