#شب_هشتم_واحد_محرم_99
#توسل_به_حضرت_علی_اکبر
◾بنداول
نو گلِ باغم ای علی اکبر
خُلقا و منطقا چو پیغمبر
جلوی چشمِ من شدی پرپر
علیعلی جان(۲)
پیکرِ صد پارهی تو دیدم
کنارِ مقتلِ تو لرزیدم
چه بوسه از زخمِ تنت چیدم
علیعلیجان(۲)
خیز و ببین قامتِ من خم شد
عمرِ پدر ز بعدِ تو کم شد
دیده ی من چشمهی زمزم شد
علیعلیجان(۲)
◾بنددوم
سروِ بلند گلشنِ بابا
شدی شبیهِ مادرم زهرا
علیِ اکبر پسرِ لیلا
علیعلیجان(۲)
جسمِ تو را تا به حرم بردم
بس که من از داغِ تو آزردم
هزار بار از غمِ تو مردم
علیعلیجان(۲)
دگر رمق به زانوانم نیست
نوری دگر به دیدهگانم نیست
ز بعدِ تو تاب و توانم نیست
علیعلیجان(۲)
◾️بندسوم
صحیفه ی سبزِ خدایی تو
سوره ی والشمس و الضحایی تو
لاله ی باغِ مصطفایی تو
(علی علی جان)
سر می نهم به جسمِ بی جانت
به روی من بستی تو چشمانت
چِکار کنم با غمِ هجرانت
علی علی جان (۲)
نگاهی کن به صورتِ بابا
تو رو به جونِ مادرم زهرا
ببین به خیمه منتظر لیلا
علی علی جان(۲)
ای شیرِ مرد کربلای من
ریخته تنت روی عبای من
پا شو اذان بگو برای من
علی علی جان(۲)
فزتُ وَ رَب الکربلا خواندی
با رفتنت قلبمو سوزاندی
رفتی ولی تو سینه ام ماندی
علی علی جان(۲)
#شب_نهم_ادامه_دارد
#هستی_محرابی
- پنج شنبه
- 6
- شهریور
- 1399
- ساعت
- 7:49
- نوشته شده توسط
- هستی محرابی
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه