• سه شنبه 15 آبان 03


امام حسین -(یک لحظه خلوت کرده ای مشغول قرآنی)

1014





یک لحظه خلوت کرده ای مشغول قرآنی
یک لحظه مشغول سخن در جمع یارانی
گاهی بفکر  کندن خار بیابانی
گاهی هم  از دلشوره ی زینب پریشانی

امشب شب سختی است امشب در دلت غوغاست

گاهی می‌آید نغمه ی لبیک یارانت
گاهی می‌آید گریه ی زن ها و طفلانت
گاهی صدای اصغرت کرده پریشانت
امشب غم عالم نشسته در دل و جانت

امشب شب سختی است آری امشب عاشوراست

بر شانه ی بابا رقیه می گذارد سر
خوابد علی اصغر در آغوش علی اکبر
خوابیده اند آرام اهل بیت پیغمبر
زیرا که بیدارست چشم ساقی لشگر

تا کی چنین آرامشی در کربلا برپاست؟ 

فردا به پا خواهد شد اینجا محشر کبرا
فردا شود صحرا زخون عاشقان دریا
فردا حسین است و خودش، تنهاترین تنها
بی لشگر و بی اکبر و بی یار و بی سقا

فردا صدای العطش تا عالم بالاست

یک دم بروی خاک افتد دست سقایش
یک دم حسین است و جوان ارباًاربایش
فکر حرم لرزه می اندازد به اعضایش
ای کاش برخیزد فقط عباس از جایش

آری حسین است این عزیز حضرت زهراست 

نازل شده گویا دوباره سوره ی زلزال
برگشته دیگر ذوالجناح از دشت خونین یال
افتاده جسم چاک چاکی در دل گودال
سر می بُرند و یک زن اینجا می رود از حال

از سینه اش برخیز ملعون! مادرش اینجاست

بالای تل از هوش رفته، خواهر افتاده
آتش به مو و معجر یک دختر افتاده
دیدند یک انگشت بی انگشتر افتاده
زیر سم اسبان دشمن پیکر افتاده

یک پیرزن میگفت سر هم در تنور ماست

پایان نیابد ظهر فردا ماجرا باقیست
آتش به جان خیمه ی آل عبا باقیست
هم رفتن سرها به روی نیزه ها باقیست
هم کوچه و بازار... هم شام بلا باقیست

زین پس شروع کربلای زینب کبری ست... 

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 22:43
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران