• دوشنبه 3 دی 03


شهادت حضرت رقیه -(پر از اشکم پر از شوقم پر از دردم پر از آهم)

1128
1


پر از اشکم پر از شوقم پر از دردم پر از آهم
من امشب هیچ کس را غیر بابایم نمی خواهم

من آن گنجم که در ویرانه ای کردند مستورم
منم یاقوت سرخی که نگینِ خاتمِ شاهم

به آتش می کشم این شهر را با آه سوزانم
پدر جان سربلندت می کنم با عمر کوتاهم

تنت در بین گودال و سرت کنج تنور افتاد
بیا آغوش من ای یوسف افتاده در چاهم

کجا بودی که همراهت عمویم را نیاوردی
دلم می خواست برگردید بالای سرم با هم

به دستم سلسله دارم به پایم آبله دارم
بغل کن دخترت را خسته ام من،خسته از راهم

برای خود نمی نالم، به حال عمه می سوزم
اگر چه زخم دارم،درد را  راندم زِ درگاهم

شبی از ناقه افتادم بماند که چه شد اما
دگر پاهای من بابا نمی آیند همراهم...

  • شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 22:16
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران